چرا حکومت اسلامی همچون مار زخم خورده به خود میپیچد؟
اعتراضات روز 25 بهمن به لحاظ ماهوی تفاوتی با اعتراضات سال گذشته نداشت و مانند اعتراضات پیشین بشدت سرکوب شد. اما واکنشهای پس از آن نشاندهند خشم شدید سران حکومت از این رویداد است. به طرفداران سازمانیافته حکومت گفته شده است که در محافل عمومی علیه موسوی و کروبی که ظاهراً حکومت آنها را تنها رهبران جنبش میداند صحبت کنند. تظاهرات نمایشی در مجلس و تشیع جنازه فرمایشی در دانشگاه هنر و بیانیهها و تبلیغات رسانهها و تلویزیون حکومت همه نشاندهنده واکنش انفعالی به موضوع است.
اما علت این خشم را میتوان در ارزیابی اشتباه حکومت از شرایط حاکم بر جامعه ایران دانست. تصور حکومت این بود که تبلیغات و تهدیدات یک سال گذشته به همراه سانسور و محدودیت دسترسی به اطلاعات میتواند به مطرود شدن جنبش اعتراضی سبز بیانجامد. در حالیکه اعتراضات عصر 25 بهمنماه در تهران نشان داد که:
- تبلیغات و تهدیدات یک سال گذشته حکومت نتوانسته اعتراضات به حکومت را خنثی کند
- اگر در آینده حتی برای یکبار حکومت توانایی کنترل خود از دست دهدمعترضین حکومت را از ریشه در خواهند آورد
بدین ترتیب تنها راه باقی مانده برای بقای حکومت نه اداره جامعه بلکه کنترل آن است. مشکلات تئوریک حکومت مذهبی دافعه زیادی برای آن ایجاد کرده است و این فرصتی است مغتنم برای جنبش سبز تا با زیر سئوال بردن تئوریهای پر تناقض جمهوری اسلامی طرفداران بیشتری را بخود جلب کنند. ضمن آنکه افزایش جو کنترلی بر جامعه خواه نا خواه به این موضوع دامن خواهد زد.
تصور حکومت در موثر بودن دستگیری موسوی و کروبی نیز یک اشتباه استراتژیک و راه حل سریع الوصول متملقانه دیگر است. حقیقت آن است که اغلب معترضین بیش از آنکه طرفدار موسوی یا کروبی باشند مخالف حکومت هستند و دستگیری موسوی و کروبی ضمن انتقال رهبری اعتراضات به اعتلافی رادیکالتر، فرصتی استثنایی برای تبلیغ و تجدید قوا در اختیار معترضین قرار خواهد داد.
اما علت این خشم را میتوان در ارزیابی اشتباه حکومت از شرایط حاکم بر جامعه ایران دانست. تصور حکومت این بود که تبلیغات و تهدیدات یک سال گذشته به همراه سانسور و محدودیت دسترسی به اطلاعات میتواند به مطرود شدن جنبش اعتراضی سبز بیانجامد. در حالیکه اعتراضات عصر 25 بهمنماه در تهران نشان داد که:
- تبلیغات و تهدیدات یک سال گذشته حکومت نتوانسته اعتراضات به حکومت را خنثی کند
- اگر در آینده حتی برای یکبار حکومت توانایی کنترل خود از دست دهدمعترضین حکومت را از ریشه در خواهند آورد
بدین ترتیب تنها راه باقی مانده برای بقای حکومت نه اداره جامعه بلکه کنترل آن است. مشکلات تئوریک حکومت مذهبی دافعه زیادی برای آن ایجاد کرده است و این فرصتی است مغتنم برای جنبش سبز تا با زیر سئوال بردن تئوریهای پر تناقض جمهوری اسلامی طرفداران بیشتری را بخود جلب کنند. ضمن آنکه افزایش جو کنترلی بر جامعه خواه نا خواه به این موضوع دامن خواهد زد.
تصور حکومت در موثر بودن دستگیری موسوی و کروبی نیز یک اشتباه استراتژیک و راه حل سریع الوصول متملقانه دیگر است. حقیقت آن است که اغلب معترضین بیش از آنکه طرفدار موسوی یا کروبی باشند مخالف حکومت هستند و دستگیری موسوی و کروبی ضمن انتقال رهبری اعتراضات به اعتلافی رادیکالتر، فرصتی استثنایی برای تبلیغ و تجدید قوا در اختیار معترضین قرار خواهد داد.